دختری سوار بر اسب خیال
زندگی بی رویا معنی ندارد
در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود ، پسر١٠ سالهاى وارد قهوه فروشى هتلى شد و پشت میزى نشست . خدمتکار براى سفارش گرفتن سراغش رفت . پسر پرسید : بستنى با شکلات چند است؟ خدمتکار گفت : ٥٠ سنت پسر کوچک دستش را در جیبش کرد ، تمام پول خردهایش را در آورد و شمرد . بعد پرسید : بستنى خالى چند است ؟ خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پر شده بود و عدهاى بیرون قهوه فروشى منتظر خالى شدن میز ایستاده بودند ، با بیحوصلگى گفت : ٣٥ سنت پسر دوباره سکههایش را شمرد و گفت : براى من یک بستنی بیاورید . خدمتکار یک بستنى آورد و صورتحساب را نیز روى میز گذاشت و رفت . پسر بستنى را تمام کرد ، صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوقدار پرداخت کرد و رفت . هنگامى که خدمتکار براى تمیز کردن میز رفت ، گریهاش گرفت . پسر بچه روى میز در کنار بشقاب خالى ، ١٥ سنت براى او انعام گذاشته بود ! من که خیلی خوشم اومد شما چی ؟ واقعا بدید اگه نظر نذارید سااااااااااااااااااااااااااااااااااااام اینو بیخون حالشو ببر پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد. بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسدو شروع کرد به گرفتن شماره. مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد. پسرک پرسید: «خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟» زن پاسخ داد: «کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد.» پسرک گفت: «خانم، من این کار را با نصف قیمتی که او می دهد انجام خواهم داد.» زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است. پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد: «خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم. در این صورت شما در یکشنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت.» مجددا زن پاسخش منفی بود. پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت. مغازه دار که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: « پسر...، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری به تو بدهم.» پسر جوان جواب داد: «نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم. من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند.» چه باحالبو نه؟ نظر نشه فراموش لامپ اضافی خاموش
» شاید فردا دیر باشد!
» مرد = بی وفا
» گربه شوری
» پاسخ انیشتین
» مورچه وعسل
» همین الان لیوان هایتان را زمین بگذارید
» نجار
» چگونه بايد يك خبر ناگوار را اطلاع داد!
» بهترین راه ابراز عشق
» عشق ،محبت، بخشش
» پیرمرد وفادار
» داستان های کوتاه و دلنشین
» به من بگو
» تخته سنگ
» ستاره هارو نمیبینم
» سخن بزرگان
» امتحان
» یکم یاد بگیرید
» پسرک و خدمتکار
Design By : Pichak |